داستان باحال!!!!!!


دخترانه ایران زمین

مسافرکش بدون مسافر داشته می رفته، کنار خیابون یه مسافر مرد با قیافه ی مذهبی

می بینهکنار می زنه سوارش می کنه. مسافر روی صندلی جلو می نشینه. یه دقیقه

بعد مسافر از راننده تاکسی می پرسه: آقا منو می شناسی؟ راننده می گه: نه… راننده

واسه یه مسافر خانم که دست تکون می داده نگه می داره و خانمه عقب می نشینه.

مسافر مرد دوباره از راننده می پرسه: منو می شناسی؟ راننده می گه: نه. شما؟

مسافر مرد می گه: من عزرائیلم. راننده می گه: برو بابا! اُسکول گیر آوردی؟ یهو خانمه از

عقب به راننده می گه : ببخشید آقا شما دارین با کی حرف می زنین؟ راننده تا اینو می

شنوه ترمز می زنه و از ترس فرار می کنه… بعد زنه و مرده با هم ماشین رو می دزدند!

 



DATEشنبه 15 تير 1392TIME 23:0 BY shahrzad| |
DESGIGNER

Girls' Generation SNSD